جدول جو
جدول جو

معنی هتک حرمت - جستجوی لغت در جدول جو

هتک حرمت(هََ کِ حُ مَ)
شکستن حرمت. دریدن حرمت. (زمخشری). بی احترامی. رسوایی. بی آبرویی. بی عزتی:
اگر تو پرده بر آن زلف و رخ نمی پوشی
به هتک حرمت صاحبدلان همی کوشی.
سعدی
لغت نامه دهخدا
هتک حرمت
نهشت شکوه
تصویری از هتک حرمت
تصویر هتک حرمت
فرهنگ لغت هوشیار
هتک حرمت
آبرو ریزی، آبرو بری
تصویری از هتک حرمت
تصویر هتک حرمت
فرهنگ واژه فارسی سره
هتک حرمت
اهانت، توهین، حرمت شکنی، رده
متضاد: توقیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ کِ حِ)
شکستن حصار و پناهگاه و از این قبیل، در اصطلاح حقوق جزاء، عبارت است از تخریب، سوراخ نمودن، شکافتن، کندن حرز و حصار و در و قفسه و صندوق و هر حافظ دیگر از این قبیل. این تعریف شامل ورود به خانه و باغ و امثال آنها، از غیر راه معمول نمیشودبا اینکه اینهم هتک حرز است. هتک حرز دو قسم است:
الف - اسکالاد، یعنی ورود به ساختمانها و حیاط و طویله و باغ و پارک از راه غیرورودی مانند مجرای قنات، بالای دیوار و بام و غیره.
ب - افراکسیون، یعنی از بین بردن هر گونه مانع برای دخول مانند شکستن در و قفل و کندن در و سوراخ نمودن دیوار و تخریب آن و غیره. در فقه نص قانون حرز و هتک حرز را تعریف نکرده است و مسأله را به عرف واگذار کرده اند. (فرهنگ حقوقی، تألیف جعفری لنگرودی)
لغت نامه دهخدا
(هََ کِ حُ مَ تِ مَ زِ)
در اصطلاح حقوق جزاء، دخول به قهر و غلبه در ملکی است که در تصرف دیگری (مالک یا مستأجر و غیره) است. (فرهنگ حقوقی تألیف جعفری لنگرودی). مادۀ 265 قانون مجازات عمومی برای مرتکب این جرم از شش ماه تا دو سال حبس تأدیبی و تأدیۀ 150 الی 500 تومان غرامت مقرر کرده است
لغت نامه دهخدا
(فَ ضَ / ضِ دی دَ)
بی اعتبار کردن. رسوا کردن. بی آبرو کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هتک حرمت کردن
تصویر هتک حرمت کردن
بی اعتبار کردن، رسوا کردن، بی آبرو کردن
فرهنگ لغت هوشیار